×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

بی صدا فریاد کن

متولدین دهه شصت

× دهه شصت یعنی : یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی یعنی صف کیلومتری نون یعنی آتاری و میکرو یعنی برنج کوپنی یعنی فخرفروختن با کتونی میخی یعنی تلویزیون سیاه و سفید یعنی آدامس خروس نشان یعنی کارت بازی با دمپایی یعنی کپسول بوتان و پرسی یعنی نوار کاست یعنی بوی نفتالین لای رختخواب یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه ی مدرسه یعنی سوختگی نارنجی رنگ بلوز کاموایی یعنی نیمکت سه نفره پوشیدن لباس داداش بزرگه یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم یعنی بوی نم زیر زمین یعنی چوبین و برونکا یعنی تیله بازی یعنی اشکنه و خشیل قاشق زنی تو چهارشنبه سوری عاشق شدن از پس پرده حیا و شرم یعنی صدای آژیر قرمز یعنی سریال اوشین دهه شصت یعنی من یعنی تو یعنی ما !
×

آدرس وبلاگ من

spruc.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/spruc3

عشق واقعی...

پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!

...
دختر: توباز گفتی ضعیفه؟

پسر: خب ، منزل بگم چطوره؟
...
دختر: وااااای ، از دست تو!

پسر: باشه ، باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟

دختر:اه ، اصلاباهات قهرم.

پسر: باشه بابا ، توعزیز منی، خوب شد؟ ، آشتی؟

دختر:آشتی ، راستی گفتی دلت چی شده بود؟

پسر: دلم! آها یه کم می پیچه ، ! ازدیشب تاحالا.

دختر:  ، واقعا که!

پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا ، خوبه؟

دختر: لوووس!

پسر: ای بابا ، ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!

دختر: بازم گفت این کلمه رو ، !

پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم ، هی نقطه ضعف میدی دست من!

دختر: من ازدست توچی کارکنم؟

پسر: شکرخدا ، ! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم ، لیلی قرن بیست ویکم من!

دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!

پسر: صفای وجودت خانوم!

دختر: می دونی! دلم ، برای پیاده روی هامون ، برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها ، برای بوی کاغذ نو ، برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه ، آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

پسر: می دونم ، می دونم ، دل منم تنگه ، برای دیدن آسمون چشمای تو ، برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم ، برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم ، .!

دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی  ، خاتون ،

پسر: آره ، آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!

دختر: ولی من که بور بودم!

پسر: باشه ، فرقی نمی کنه!

دختر: آخ چه روزهایی بودن ، چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده ، وقتی توی دستام گره می خوردن ، مجنون من ،

پسر:  ،

دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟

پسر:  ،

دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن ،

پسر:  ،

دختر: الهی من بمیرم ، چشات چرا نمناکه ، فدای توبشم ،

پسر: خدا ، نه ، (گریه)

دختر: چراگریه میکنی؟

پسر: چرا نکنم ، ها؟

دختر: گریه نکن  ، من دوست ندارم مرد گریه کنه ، جلو این همه آدم ، بخند دیگه ، بخند ، زودباش ،

پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم ،

دختر: بخند ، و گرنه منم گریه میکنماا

پسر: باشه ، باشه ، تسلیم ، گریه نمی کنم ، ولی نمی تونم بخندم

دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟

پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد ، ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم ،

دختر: چی ، ؟ زودباش بگو ، آب از لب و لوچه ام آویزون شد  ،

پسر:  ،

دختر: دوباره ساکت شدی؟

پسر: برات ، کادو ، (هق هق گریه) ، برات یه دسته گل گلایل! ، یه شیشه گلاب ، ویه بغض طولانی آوردم ، !

تک عروس گورستان!

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره ، !

اینجاکناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم ،
نه ، اشک و فاتحه
نه ، اشک و فاتحه و دلتنگی

امان ، خاتون من! توخیلی وقته که ،
آرام بخواب بای کوچ کرده ی من ،

دیگر نگران قرصهای نخورده ام ، لباس اتو نکشیده ام ، . و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش ، !

نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!

بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دوشنبه 2 مهر 1391 - 10:39:04 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

yag

yaghotsaeedy

http://yaghot.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 3 مهر 1391   1:18:35 AM

 به سلامتی اونی که در  مورد هزار تا چیز صحبت میکنه  ولی تو فکرش  فقط یک چیزه 

عشقش